امواج مایکرو ویو
مایکل فارادی با مطالعه میدان مغناطیسی انتشار نور در شیشه، به سال 1845 دریافت که نور را می&zwnj توان به عنوان اختلالات مغناطیسی و به صورت عرضی در نظر گرفت که خاصیت&zwnj های موجی شکل دارد. ماکسول نظریه الکترو مغناطیسی نور را رسماً در 20 سال بعد ارائه نمود و هانریش هرتز این نظریه را در سال 1888 به صورت کامل به اثبات رساند. او در یکی از آزمایش&zwnj های خود، از منعکس&zwnj کننده&zwnj های سهموی برای تمرکز انرژی الکترومغناطیسی استفاده نمود و توانست بازده انتقال را بهبود بخشد که ایده آنتن&zwnj های با بازدهی بالای مایکروویو امروزی از همان منعکس&zwnj کننده&zwnj های سهموی گرفته شده است. اولین کاربردی که می&zwnj توان برای امواج الکترومغناطیسی در نظر گرفت، در حوزه مخابرات است. در سال 1895، گولیمور&zwnj مارکونی توانست سیگنال&zwnj های رادیویی را تا بیش از یک مایل انتقال دهد. او توانست با استفاده از منعکس&zwnj کننده&zwnj های سهموی، این مسافت را تا 4 مایل هم افزایش دهد تا آنکه در سال 1901 او نخستین پیام مخابراتی را در طول اقیانوس اطلس که در حدود 3000 مایل مسافت دارد به صورت بی&zwnj سیم انتقال دهد. با اختراع تلفن در سال 1876 توسط بل و گری در عرصه مخابرات، بررسی دقیق&zwnj تر سیگنال&zwnj های الکتریکی در خطوط انتقال جایگاه ویژه&zwnj ای پیدا کرد تا آنکه موجبرها نیز در این عرصه مورد توجه قرار گرفتند. موجبرها، لوله&zwnj های فلزی توخالی هستند که قابلیت انتشار امواج الکترومغناطیسی را دارند. در همان سال&zwnj ها موجبرهایی با قابلیت انتشار در فرکانس 5/1 و 4 گیگاهرتز توسط الیورلاچ ارائه گردیدند.